نگاه داشتن


english

1 Law:: keep; retain; hold; have; maintain

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: detain

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: stop (a vehicle of any description, a moving object, or keep sth from falling)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code